کد مطلب: 204719
رهبر معظم انقلاب:
جوانان ما در فضاي مجازي اميدآفريني کنند/ دشمن مي‌خواهد زنجيره توصيه به حق و صبر را در جامعه قطع کند
تاریخ انتشار : 1399/12/21 14:45:55
نمایش : 1058
حضرت آيت‌الله خامنه‌اي عنوان کردند: در مبعث سنگين‌ترين مسئوليت عالم وجود که مسئوليت هدايت بشر تا آخر عالم است بر دوش‌هاي پرتوان آن بزرگوار نهاده شد.

به گزارش هفت چشمه به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا؛  سخنراني رهبر معظّم انقلاب در روز عيد مبعث، لحظاتي قبل آغاز شد.

سخنان رهبر انقلاب به‌طور مستقيم از حساب‌هاي سايت رهبر انقلاب، شبکه خبر، شبکه يک سيما و راديو ايران در حال پخش است.

محورهاي بيانات رهبر معظم انقلاب در اين سخنراني به شرح زير است:

مهم‌ترين بخش‌هاي سخنان رهبر انقلاب به شرح زير است:

- تبريک عرض مي‌کنم عيد سعيد و بزرگ مبعث را به همه ملت ايران و امت اسلامي و آزادگان عالم. عيد مبعث عيد همه عدالتخواهان جهان است و عيد هشدار به امت اسلامي است.

- در مبعث در چنين روزي قلب مقدس پيامبر اعظم(ص) مخزن گران‌بهاترين امانت الهي شد يعني وحي الهي شد و سنگين‌ترين مسئوليت عالم وجود،‌ بر دوش‌هاي پر توان آن بزرگوار نهاده شد که مسئوليت هدايت بشر تا آخر عالم است.

- البته اين بعثت، هديه‌ بزرگي هم بود به همه بشريت. بعثت به معناي برانگيختگي است. يعني برانگيختگي انسان برگزيده پروردگار که رسول الهي است و اين برانگيختگي همراه مي‌شود با اتصال او به منبع لايزال علم و قدرت الهي. بعد در مرحله بعد اين برانگيختگيِ شخص پيغمبر به برانگيختگي مجموعه‌هاي بشري منتهي خواهد شد. يعني پيغمبر اکرم و رسول الهي در هر دوره‌اي بعد که مبعوث مي‌شود،‌ مجموعه‌هاي انسان را به راه مي‌اندازد و حرکت مي‌دهد به‌سمت راهي نو و به نيکبختي بشر.

- همه پيامبران در بعثت‌شان اهداف الهي وجود داشته که طبعاً هدف خود پيامبر هم به تبعيت از هدف خدا خواهد بود. در رأس همه اين هدف‌ها توحيد است.

- توحيد هم مي‌دانيد فقط به‌معناي اين نيست که انسان در ذهن خود عقيده پيدا کند که خدا يکي است و دو نيست. اين هم هست ولي توحيد معناي مهمي است که اين به‌معناي حاکميت الهي است. حاکميت مطلق پروردگار در عالم تشريع و تکوين.

- توحيد يعني امر الهي نافذ دانسته شود در همه حوادث وجود و هم در عالم تشريع همه اين حوادث و حالات ناشي از قدرت واحد پروردگار است. خب اين هدف اصلي است. هدف‌هاي ديگري هم وجود دارد؛ تزکيه بشر يعني پالايش روحي انسان‌ها از آلودگي‌ها و پيرايه‌هايي پست‌کننده و انحطاط آور.

- تعليم انسان‌ها، استقرار عدالت، جامعه بشري با عدالت اداره مي‌شود. اين‌ها جزو اهداف مهم بعثت پيغمبران است.

- حيات طيبه؛ حيات طيبه به‌ معناي رشد و شکوفايي عقل و علم بشر از سويي و آرامش روحي بشر، آسايش مادي بشر، ‌امنيت محيط زندگي بشر و رفاه و شادکامي بشر و بالاتر از همه اين‌ها تکامل معنوي و عروج روحي انسان. اين‌ها اهداف بعثت پيامبران است.

- البته در اينجا مورد بحث، غالبان پيامبران بزرگ الهي هستند. پيامبران ديگري هم بودند که گسيل مي‌شدند به مناطق مختلف عالم.

- اين هدف‌هاي دشوار چطور به‌دست مي‌آيد؟ اولاً  احتياج دارد به يک برنامه‌ريزي گسترده براي مناسبات اجتماعي. يعني اگر نبي حق در هر دوره‌اي بخواهد اين اهداف را تحقق بخشد ناچار بايستي به تناسب اين اهداف مناسبات اجتماعي تعيين کنند.

- مطلب دوم قدرت سياسي است. يعني اين مناسبات را يک انسان منزوي که صرفاً مردم را نصيحت مي‌کند که نمي‌تواند بوجود بياورد. قدرت نياز است. پس نظام سياسي بوجود مي‌آيد. هدف اين است. حالا اينکه کدام پيغمبر توفيق اين کار را پيدا کرد و کدام پيدا نکرد بحث ديگري است،‌ لکن هدف اين بود که چنين نظامي ايجاد کنند. در اين نظام سياسي،‌ آيين حکمراني از کتاب خدا گرفته مي‌شود.

- آن چيزي که منبع و منشأ حکمراني است و برنامه‌هاي حکمراني از آن گرفته مي‌شود عبارت است از کتاب الهي. اين اصول و اساس در آن است. همه برنامه‌هاي بشري در چارچوب اين اصول بايد باشد.

- لکن اين دستور حکمراني را چه کسي بايد عمل کند. بدون وجود يک مديريت و فرماندهي که اجرايي نمي‌شود. اين مديريت و راهبري اساسي مربوط به شخص پيغمبر است. همه پيغمبران مديران و فرماندهاني هستند که بايستي حکمراني ديني و الهي در جامعه که محصول بعثت پيغمبران است و با کتاب الهي ارائه مي‌شود تحقق ببخشند.

- البته اين فرماندهي و راهبري يک‌جور نيست؛ در برخي موارد خود پيغمبر؛ شخص شخيص پيغمبر متکفل اين فرماندهي است مثل حضرت داوود و پيمغبر گرامي اسلام که خودشان در رأس قرار گرفتند. لکن در مواردي پيغمبر فردي را حاکم مي‌کند.

- در قرآن آمده که مردم که زير فشار بودند به پيغمبري رجوع کردند و گفتند فرماندهي را براي ما انتخاب کن و طالوت فرمانده شد. پس پيغمبر در اينجا گرداننده اصلي است لکن اجراي کار به دست کسي ديگري غير از پيغمبر است مثل طالوت. يک وقتي ديگر اينجور است که پيغمبر کسي را معين نمي‌کند بلکه خود او داراي موقعيتي است که امر او در حکومت نافذ است مثل حضرت يوسف.

- پس بعثت به‌معناي برانگيختگي پيغمبر است که با ارسال کتاب الهي و دستور حکمراني الهي به پيغمبر نازل مي‌شود و با اين همراه است و  مفاد اين حکمراني را رسول الهي اعمال و اجرا و راهبري مي‌کند به شکل‌هاي مختلفي که عرض کرديم و شايد شکل‌هاي ديگري باشد که ما در قرآن اثري از آن نمي‌بينيم، اما ما از همه آنچه که در تاريخ گذشته است مطلع نيستيم.

- بنابراين دين با اين نگاه گسترده، وقتي نگاه مي‌کنيم عبارت است از مدير مجموعه زندگي انسان. يعني برنامه جامع نه برنامه شخصي و صرفاً عبادي و فردي انسان که برخي فکر مي‌کنند دين مربوط به مسائل شخصي است و ساير مسائل از حوزه دين خارج است.

- طبعاً دين با اين نگاه جامع مورد دشمني هم قرار مي‌گيرد. اشرار عالم با دين جامع مخالفت کرده‌اند. يا به اين صورت که سعي کنند فرو بکاهند اين منطقه عظيم را به مسائل شخصي يا اينکه علناً در مقابل دين بايستند.

- وقتي بعثت نبي اتفاق مي‌افتد و نبي مبعوث مي‌شود و سازوکار اجراي حکم الهي مطرح مي‌شود مستکبران و مفسدان و اخلال‌گران زندگي بشر با او مخالفت مي‌کنند. ظالمين مخالفت مي‌کنند چون اين ضد تسلط ناحق بر آحاد بشر است. اشرار عالم طبعاً‌ در مقابل پيغمبر مي‌ايستند.

- امروز هم مشاهده مي‌کنيد که در تبليغات دشمنان از چيزي به نام اسلام سياسي نام آورده مي‌شد. اسلام سياسي همين است که در نظام اسلامي ايران تحقق پيدا کرده است. اسلام سياسي يعني اسلامي که با تشکيل حکومت، دستگاه‌هاي اقتصادي و ... بودجود مي‌آورد و هويتي را براي يک ملت ايجاد مي‌کند. بنابراين تعريف قرآن از دين چنين چيزي است؛ اين را نمي‌شود فروکاست به کارهاي کوچک و اعمال عبادي محض.

- بنابراين بعثت حرکت عظيمي است که برنامه جامع و نجات‌بخش بشر را در اختيار انسان‌ها مي‌گذارد و آن‌ها را آماده مي‌کند براي حرکتي بزرگ. البته اينطور نيست که برانگيختي پيغمبر و راهبري او، مردم را از تحرک در ميدان برکنار کند. اينطور نيست. برانگيختگي پيامبر به برانگيختگي انسان‌ها منتهي مي‌شود و جامعه و انسان‌ها حرکت مي‌کنند.

- اما راجع به مسائل انقلاب؛ انقلاب عظيم اسلامي در ايران مضمون بعثت را در دوره معاصر تجديد کرد. يعني خداوند متعال به امام بزرگوار ما اين توفيق را داد که خط مستمر بعثت نبوي را در اين دوران با ابتکار و شجاعت و انديشه بلند خود و با فداکاري خود پررنگ و نمايان کند. اين همان خط بعثت است که خب در طول زمان کم‌رنگ بود؛ امام بزرگوار توانست آن را پررنگ کند و جامعيت اسلام را در عمل نشان دهد و ابعاد اجتماعي و سياسي دين را که به فراموشي سپرده شده بود احياء کرد.

- خب اين انقلاب به پيروي از بعثت نبوي، بر ضد ظلم و استبداد و استکبار بود. طرفدار مظلومان بود؛ از هر آيين و ديني. طرفدار محرومان و مستضعفان بود از هر ملت و دين و مسلکي و در همه حال اين انقلاب عموم بشريت را به صراط مستقيم اسلام دعوت کرد و اين حرکت اساسي انقلاب اين است.

- خب وقتي اين انقلاب تشکيل شد و نظامي را بر اين اساس بوجود آورد که جمهوري اسلامي است، همان حادثه‌اي که براي پيغمبران رخ داد مشاهده شد، يعني اشرار عالم و مجرمين عالم در مقابل اين انقلاب صف کشيدند.

- اين البته خلاف انتظار ما هم نبود. از ابتدا هم توقع نداشتيم با انقلاب سازگاري نشان دهند. از اول هم مشخص بود که مقابله مي‌کنند. معلوم بود امثال آمريکا و شوروي آن روز با چنين انقلابي مقابله مي‌کنند.

- اين مقابله قطعاً‌ وجود دارد،‌ منتها در اين قضيه مثل همه جا تحريف و دروغ‌گويي را رايج کردند. گفتند جمهوري اسلامي با همه جا سر ناسازگاري دارد. اين خلاف و دروغ است. ما از قرآن ياد گرفتيم که با آن‌هايي که سر دشمني ندارند خوش‌رفتاري کنيم. قرآن مي‌فرمايد کفاري که با شما سر ستيزه ندارند شما به اين‌ها نيکي کنيد و خوش رفتاري کنيد.

- اينطور نيست که مي‌گويند جمهوري اسلامي سر ستيزه با همه دارد،‌ نخير ما با هر کسي که با ما سر ستيز ندارد مشکلي نداريم. تأکيد قرآن، دشمنان است نه کساني که دين‌شان فرق مي‌کند. گروهي از اين روشنفکرنماها عنوان «دگرانديش» را در مقابل جمهوري اسلامي قرار دادند. من گفتم اين مسئله ما نيست، ما با انديشه شما کاري نداريم. دشمني نبايد بکنيد. قرآن روي دشمني تأکيد مي‌کند.

- قرآن مي‌فرمايد کساني که دشمن من و شما هستند را به دوستي نگيريد.

- ايجاد سلاح و اقتدار که در قرآن آمده براي ترساندن دشمن است. بحث غير دشمن نيست. بنابراين تکيه اسلام در مواجهه با دشمنِ فعال است. حالا اين دشمنان را از  اول انقلاب تجربه کرده‌ايم. با اينکه از ابتدا جمهوري اسلامي خيلي گذشت کرد امّا توطئه‌ها شروع شد؛ بيش از همه آمريکا و بعد ديگران.

- دو عنصر مهم براي مواجهه با اين دشمني لازم است. بنده هميشه توصيه کرده‌ام و باز هم توصيه مي‌کنم. يکي بصيرت و دومي صبر و استقامت. اين دو عنصر اگر وجود داشت دشمن هيچ کاري نمي تواند بکند و هيچ لطمه‌اي نمي‌تواند بزند و هيچ توفيقي به‌دست نخواهد آورد؛ بصيرت و صبر.

- بصيرت يعني چه؟ يعني تيزبين بودن و راه درست را شناختن. انسان گاهي اشتباه مي‌کند. حالا انسان‌هاي ابتدايي و تازه‌کار که احتمال اشتباه‌شان بيشتر است، آدم‌هاي مجرب هم گاهي اشتباه مي‌کنند. بايستي مراقبت کرد که در شناخت راه درست اشتباه نکند انسان. در غبارآلودگي فتنه‌ها بتواند راه درست را تشخيص دهد.

- صبر يعني استقامت در اين راه و زاويه پيدا نکردن با اين صراط مستقيم و پاي فشردن بر آن. صبر را بد معنا نکنند. البته غالباً دشمنان يا کساني که آگاهي ندارند صبر را بد معنا مي‌کنند. صبر يعني اينکه انسان متوقف نشود.

- اگر اين دو خصوصيت وجود داشته باشد دشمن غالب نمي‌شود. يکي از راه‌هايي که بتوان اين دو خصوصيت را در جامعه حفظ کرد، عبارت است از «تواصي». مردم يکديگر را تواصي کنند؛ اين زنجيره تواصي و توصيه به راه حق و صبر، اين همه را نگه مي‌دارد. اگر تواصي به صبر و حق در جامعه وجود داشته باشد اين جامعه به آساني دستخوش تحرکات دشمن نخواهد شد. اما اگر اين جريان تواصي که زنجيره محافظت مومنان است قطع شود، قطعاً‌ خسارت خواهد رسيد.

- دشمن همين عامل مهم را هدف قرار مي‌دهد. دو هدف را دشمن در جنگ نرم دنبال مي‌کند. يک جنگ‌هاي آشکار نظامي و سخت و خشن هست که حکم خودش را دارد، ‌امّا جنگ نرم مشکل‌تر علاج مي‌شود و خطرناک‌تر است به يک معنا. در اين جنگ نرم، دشمن دو حرکت را انجام دهد و دو هدف را دنبال مي‌کند. يک اينکه اين زنجيره تواصي به حق و صبر را قطع کند،‌ دوم اينکه حقايق را وارونه نشان دهد. حقايق عالم را به دروغ وارونه نشان دهند.

- اينکه تواصي به حق و صبر و اين رشته را در بين مومنان قطع کنند، اين چيز خطرناکي است. کاري کنند که مومنين همديگر را حفظ نکنند و به يکدگير اميد ندهند. اگر اين جريان قطع شود خيلي خطرناک است و موجب مي‌شود انسان‌ها احساس تنهايي و نااميدي کنند و اراده‌ها ضعيف شود و اميدها کم‌رنگ شود. جرآت اقدام از دست برود. وقتي تواصي نبود اين اتفاقات مي‌افتد. وقتي اميدها و جرأت‌ها کم شد و اراده ‌ها ضعيف شد،‌ قهراً‌ هدف‌هاي عالي و متعالي کم‌رنگ مي‌شود و به دست فراموشي سپرده مي‌شود که اين افسران جنگ نرم يعني جوانان نبايد اجازه دهند چنين اتفاقي رخ دهد. بايد توصيه با ايستادگي بکنند، ‌توصيه به خسته نشده و تنبلي نکردن.

- البته امروز فضاي مجازي فرصتي است براي اين کار. شما جوان‌هاي عزيز اينطور از فضاي مجازي استفاده کنيد براي اميدآفريني و توصيه به حق و بصيرت‌آفريني و توصيه به تنبلي نکردن. اين درباره کار اول دشمن که قطع زنجيره تواصي است.

- کار دوم آنها که دروغ‌گويي درباره حقيقت است و آنقدر هم با جرأت و قاطعيت دروغ مي‌گويند که هر کسي گوش کند فکر مي‌کند راست مي‌گويد. مثلاً ‌فرض بفرماييد الان شش سال است که هم‌دست عرب آمريکا دارد مردم مظلوم يمن را در خانه و بيمارستان و مدرسه بمباران مي‌کند آن‌ها را محاصره اقتصادي کرده و مانع رسيدن غذا و دارو به آن‌ها مي‌شود، شش سال است که اين اتفاق افتاده و البته با چراغ سبز خود دولت آمريکا اتفاق افتاد که آن موقع هم دولت دموکرات سر کار بود اين دولت قصي القلب و سنگدل عرب با مردم يمن اين رفتار را مي‌کند. مردم يمن البته با استعداد هستند و توانسته‌اند براي خودشان وسايل دفاعي بوجود بياوردند يا تهيه کنند و به بمباران شش ساله جواب بدهد. به مجرد اين کار فرياد تبليغاتي آنها بلند ميشود که ترور شد و... همه هم مي‌گويند سازمان ملل هم مي‌گويد. زشتي کار سازمان ملل از آمريکا بيشتر است.

- اين يک نمونه از دروغ‌گويي آنها است. يا آمريکا بزرگ‌ترين زرادخانه دنيا را دارد و اين را به کار هم برده‌اند. تنها دولتي که بمب اتم را به کار برده آمريکا ست. بعد فرياد مي‌زنند که ما ضد توسعه سلاح‌هاي اتمي هستيم. مدعي هستند که ما مخالف سلاح کشتار جمعي هستيم. بدترين و خطرناک ترين سلاح کشتار جمعي دست آنها است و استفاده هم کرده‌اند.

- از مجرمي که مخالف خودش را با ارّه تکه‌تکه مي‌کند حمايت مي‌کنند. همه عالم فهميدند؛ سعودي‌ ها مخالفي را به شکلي گير آوردند و تکه‌تکه کردند. آمريکا از اين دفاع مي‌کند بعد مي‌گويند طرفدار حقوق بشر هستيم.

- داعش را خود آمريکا ايجاد کرد که خودشان اعتراف کردند. هم کسي که ايجاد کرده بود گفت هم کسي که رقيب اون بود گفت. خودشان ايجاد مي‌کنند بعد به بهانه وجود داعش پايگاه نظامي ايجاد مي‌کنند که مي‌خواهيم با داعش مقابله کنيم. امکانات رسانه‌اي مدرن و پول در اختيار داعش قرار مي‌دهد و اجازه مي‌دهند نفت سوريه را از بين ببرند و بفروشند بعد مي‌گويند با داعش مبارزه مي‌کنيم.

- از حضور ايران در منطقه با بغض و کينه ياد مي‌کنند، در حالي که حضور ما نظامي نيست. آنجايي که نظامي‌هاي ما هم بوده‌اند مستشاري بوده. يک جايي هم که اصلاً‌ نظامي‌ها هم وجود ندارد و صرفاً‌ سياسي است. اين را به‌‌عنوان عامل بي‌ثبات‌کننده ياد مي‌کنند. در حالي که هرجا حضور پيدا کرده‌ايم براي دفاع از دولت قانوني و به درخواست خودشان حضور پيدا کرده‌ايم. امّا خودشان بدون اجازه به کشوري حمله مي‌کنند و پايگاه نظامي ايجاد مي‌کنند.

- البته حتماً‌ بايستي آمريکايي‌ها عراق را تخليه کنند که خواست خود آنهاست و قانون آنها است. سوريه را هم بايد هرچه زودتر تخليه کنند.

- ما بايد بدانيم با اين بار سنگين امانتي که انقلاب به دوش ما گذاشته وظايفي داريم ازجمله همين تواصي به حق و صبر و شناخت دشمن و تسليم نشدن در مقابل آن و اعتماد نکردن به اين دشمن.

- سال به پايان رسيد و تلاش و مجاهدت مجموعه درماني کشور در مقابله با بلاي کرونا يک سال و بيشتر از يکسال شد و لازم است هم بنده و هم آحاد مردم سپاس قلبي خودشان را به اين مجموعه ابراز کنند. آنها را دعا مي‌کنيم و سفارش مي‌کنم که همه دفاع کنند. به من يادآوري کردند که گفتم ۲۲۰ نفر را در ژاپن با بمب اتم نابود کردن که ۲۲۰ هزار نفر بوده است. بله ۲۲۰ هزار نفر را در يک روز قتل عام کردند. اميداوريم خدا فضل خودش را شامل ملت ايران کند و عيدي مبارکي را به ملت ايران و همه مومنين عالم و امت اسلام عطا کند و همه را توفيق دهد که به وظايف خودمان عمل کنيم و رضايت حضرت ولي عصر و دعاي آن حضرت را شامل حال ما کند و روح امام بزرگوار و شهدا را از ما راضي کند.

انتهاي پيام/

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
بخش های سایت
 
http://s5.picofile.com/file/8136790076/shohada.gif
http://s5.picofile.com/file/8136790076/shohada.gif


پیوندها
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/emam3.jpg
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/leader.jpg

http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/jahanbin.jpg
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/dana.jpg